چند روز دیگه نوبت مشاوره دارم و هر دفعه که یادش می‌افتم خوشحال می‌شم. الان یه سالی هست که فهمیده‌ام یه سری مشکلات اساسی دارم که باید حل بشه.

یکی از بهترین مدل‌هایی که وضعیت منو توصیف می‌کنه اضطراب عملکردی (anxiety performance) هست؛ یعنی وضعیتی که شما موقع انجام کاری اضطراب دارید. در مورد من قضیه این‌طوریه که اگه احساس کنم تو کاری به اندازه کافی خوب نیستم به شدت استرس می‌گیرم و با سرعت هرچه تمام‌تر از اون موقعیت فرار می‌کنم.

سال‌های زیادی از عمرم رو این‌طوری گذرونم که اصولا از هرکاری که توش خوب نبودم پرهیز کردم یعنی کلا هیچ کاری تو زندگیم نکردم جز این‌ که مدرسه و دانشگاه برم و در عوض استرس زیادی هم نداشتم. بعد یه زمانی رسید که دیگه هل داده شدم وسط زندگی.

 اولین‌ بار که رفتم سرکار، از شدت استرس شب‌ها از خواب می‌پریدم. بعدش که ارشد قبول شدم اون استرس‌ها تکرار شد. هرچند که اون شغل ذاتا پراسترس بود و رشته دانشگاهی منم چیزی بود که توش استعدادی نداشتم ولی بازم حجم استرس من نرمال نبود. اینجا بود که فهمیدم اشکال از منه.

همچنین فهمیدم این‌که من کلا کار خاصی تو رندگیم نکردم به همین خاطر بوده. به خاطر اینکه ترسیده‌ام وارد موقعیتی بشم که توش به اندازه کافی خوب نباشم و منم که از متوسط بودن متنفرم (در واقع می‌ترسم) و این بزرگ‌ترین نقطه ضعف منه.

کمال‌گرایی خیلی بیشتر از این‌که باعث بشه آدم کارهاشو عالی انجام بده، باعث می‌شه خیلی کارها رو اصلا انجام نده.

پی بردن به نقاط ضعف قدم خیلی خیلی بزرگیه ولی بازهم کافی نیست. من خیلی خوشحالم که دارم می‌رم کمک بگیرم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Duana سايت تخصصي sat2hd تشریفات مجالس و کترینگ ژینوس silicontech company نگین کویر Elizabeth Joseph ahmadi کلاب رنتر سايت اجاره کالا مجله ای برای شما